معما برای افرادی که ضریب هوشی ۱۴۰ دارند

یک کارآگاه جوان به نام اسمیت در یک مورد پرونده قتل عجیب تحقیق می کرد. این پرونده شامل ۵ نفر می شد که همه آنها همدیگر را می شناختند. یکی از آنها با گلوله تپانچه کشته شده بود. متأسفانه، هیچ نامی از قربانی یا قاتل در اسناد موجود نبود.

اسمیت به دقت تمام مقالات را مطالعه کرد و به لطف چند جزئیات مهم موفق به تعیین نام او شد. آیا می توانید این سرنخ ها را پیدا کنید و خود را به عنوان یک کارآگاه عالی ثابت کنید؟ سرگرمی Entertainmentخوبیه امتحان کنید:

 

جان

جان یک بازیکن آماتور تنیس است. روز بعد از وقوع جرم، او در مسابقات تورنومنت شرکت کرد و در برابر شخصی که با پرونده ارتباط نداشت، بازی کرد.

 

جک

جک یک سال قبل از وقوع قتل، به این شهر آمده بود. او در یک جزیره کوچک متولد شده بود و ساکنان آن عمدتا ماهیگیر بودند. بنابراین رویای اصلی جک در زندگی این بود که مالک یک قایق ماهیگیری شود.

 

استیو

استیو به عنوان یک مدل کار می کرد و واقعا خودش را پیدا کرده بود. به طوری که، چند روز قبل از قتل، او خود را به بیل، به عنوان کسی که قرار است نقاشی پرتره کاملی از او بکشد، معرفی کرد.

 

بیل

بیل نقاش معروف پرتره است. او می گوید که انتظار دارد که یک عکس از استیو را در یک هفته به اتمام برساند.

 

الکس

درست بعد از وقوع قتل، الکس به عنوان بخشی از سفر مطالعاتی دریایی به قطب جنوب رفت. او هنوز هم در قطب جنوب به همراه ۲۰ دانشمند دیگر است.

علاوه بر این، کارآگاه به شرایط مهم ذکر شده است توجه کرد:

-یک هفته قبل از جرم، پای قاتل شکسته بود.

–استیو و الکس حدود ۶ ماه قبل از قتل آشنا شده بودند.

–الکس و قاتل از دوران کودکی یکدیگر را می شناختند – آنها به عنوان همسایه خانگی در یک شهر بزرگ شده بودند.

بعد از تفکر بسیار، کارآگاه اسمیت توانست نام قاتل و قربانی وی را پیدا کند. آیا می توانید جواب را حدس بزنید؟

………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..

یک بار دیگر معما را بخوانید و جواب را حدس بزنید.

چگونه کارآگاه به نتیجه گیری نهایی رسید؟

از آنجا که جان روز پس از قتل تنیس بازی کرده بود، نمی توانست گلوله مرگ بار شلیک کند. ما می دانیم که پای قاتل یک هفته قبل از اینکه مرتکب جرم شود، شکسته بود و هیچ راهی وجود نداشت تا بتواند به سرعت آن را بهبود بخشد.

الکس نمی تواند مقصر باشد چرا که در دوران کودکی او و قاتل در همسایگی هم زندگی می کردند.

استیو بی گناه است زیرا او فقط چند ماه قبل از وقوع جرم الکس را ملاقات کرده بود. همانطور که می دانیم، قاتل از زمان کودکی الکس را می شناخت.

بنابراین، قتل توسط جک یا بیل انجام شده. فرض کنیم که جک بی گناه است چون او در یک جزیره بزرگ شده و از دوران کودکی نمی توانست با جرم و جنایت آشنایی قبلی داشته باشد.

این فرضیه ما را به بیل می رساند. علاوه بر همه موارد دیگر، ما این واقعیت را می دانیم که او هنوز زنده است از آنجایی که او در حال حاضر پرتره استیو را به اتمام رسانده است. بنابراین بیل باید قاتل باشد.

تنها مسئله ای که باقی می ماند این است که چه کسی قربانی بوده؟ کارآگاه اسمیت می داند که الکس ( کسی که در حال حاضر در قطب جنوب است)، جان (که در روز بعد از قتل تنیس بازی کرد) و استیو (که مدل نقاشی بیل است) قطعا زنده هستند.

بنابراین، بیل جک را به قتل رسانده است.

 

اختصاصی وبسایت وردنگار: کپی تنها با ذکر منبع مجاز است.