۱۰ بهمن ماه، زادروز استاد اکبر گلپایگانی،آهنگ جدید راز و نیاز و گالری تصاویر مفاخر موسیقی
به مناسبت ۱۰ بهمن ماه، زادروز استاد اکبر گلپایگانی+ گالری کامل تصاویر
برخیز تا نهیم سر خود به پای دوست
جان را فدا کنیم که صد جان فدای دوست
در دوستی ملاحظهٔ مرگ و زیست نیست
دشمن به از کسی، که نمیرد برای دوست
حاشا! که غیر دوست کند جا به چشم من
دیدن نمیتوان دگری را به جای دوست
از دوست هر جفا که رسد جای منتست
زیرا که نیست هیچ وفا چون جفای دوست
با دوست آشنا شده بیگانهام ز خلق
تا آشنای من نشود آشنای دوست
در حلقهٔ سگان درش میروم، که باز
احباب صف زنند به گرد سرای دوست
دست دعا گشود هلالی به درگهش
یعنی به دست نیست مرا جز دعای دوست
اکبر گلپایگانی در ۱۰ بهمن ۱۳۱۲ در محله تکیه زرگرهای تهران به دنیا آمد. اکبر گلپایگانی از بزرگ ترین خوانندگان آواز ایرانی به حساب می آید که بیش از ۵٠ سال سابقه همنشینی با مفاخر موسیقی ایران را داشته است. به مناسبت ۱۰ بهمن ماه زادروز استاد اکبر گلپایگانی، بخش هنر و فرهنگ وبسایت وردنگار، ۸۵ سالگی استاد آواز موسیقی سنتی ایران را به ایشان، خانواده محترمشان و همه علاقه مندان موسیقی اصیل و سنتی تبریک عرض می نماید.
نشاط انگیز و ماتم زایی ای عشق
عجب رسواگر و رسوایی ای عشق
اگر دستت به کامی جرعه ریزد
چنان افتد که هرگز برنخیزد
چه دلهایی ز تو دریای خون است
چه سرها از تو صحرای جنون است
خوشا عشق و خوشا ناکامی عشق
خوشا رسوایی و بد نامی عشق
خوشا بر جان من هر شام و هر روز
همه درد و همه داغ و همه سوز
گلایه استاد گلپایگانی از وضعیت موسیقی اصیل
اخیرا استاد گلپایگانی از وضعیت موسیقی اصیل و برخی هنرمندان این عرصه، گلایه هایی را کرده بودند که بسیاری از منتقدان موسیقی به آن واکنش هایی را نشان دادند:
“شاید گناه استاد گلپا این بود که در موسیقی تبدیل به یک اسطوره شده و توانسته بود موسیقی سنتی ایران را در میان تودههای مردم ببرد”
پیروز ارجمند، مدیر کل سابق دفتر موسیقی وزارت ارشاد، در یادداشتی برای روزنامه قانون به مناسبت گفتوگوی این روزنامه با اکبر گلپایگانی نوشت: «اکبر گلپا، یکی از خوانندگان برجسته در تاریخ آواز ایران بوده و خواهد بود و جنس، رنگ و احساس او در آوازخوانی قابل توجه است. دانش موسیقایی آوازیاش او را از بسیاری خوانندگان زمانهاش جلوتر برد. پس در مواجهه با این هنرمند باید توجه کرد که چگونه هنرمندی در این سطح پس از سالها سکوت با خشمی اینچنین بر بعضی موسیقیدانان میتازد؟ لازم است به این موضوع نه از منظر خصومت شخصی بلکه با توجه به وضعیت اجتماعی موسیقی پس از وقوع انقلاب بنگریم. ممنوع از فعالیت شدن و بیاحترامی به هنرمندی که در اوج فعالیت و شهرت بود، حداقل چیزی است که در حق امثال استاد گلپا روا داشته شد.
شاید گناه او این بود که در موسیقی تبدیل به یک اسطوره شده و توانسته بود موسیقی سنتی ایران را در میان تودههای مردم ببرد. هیچگاه تاکنون موسیقی سنتی آن چنان که در این چهار دهه مورد اقبال و استقبال قرار گرفته، مورد توجه قرار نگرفته بود. دلیل آن نیز یکهتازی موسیقی سنتی در فقدان و ممنوعیت دیگر سبکهای موسیقی بود. این را از استاد حدادیان شنیدم که میگفت: «در دوران دانشجویی در دانشکده هنرهای زیبا استاد علیزاده میگفت، خوش به حالت که سازت نی است و چون دیده نمیشود کسی به تو نمیگوید امشب کدام کاباره برنامه داری.» موسیقی سنتی و حتی برنامه گلها در میان عموم مردم خاستگاه و طرفدار نداشت و هنرمندانی مثل استاد ایرج و استاد گلپا این آشتی را ایجاد کردند.
تصور میکنم خشم استاد گلپا از این است که تصور میکند بسیاری از استادان معروفِ کنونی، اگر انقلاب به وقوع نپیوسته بود و موسیقی پاپ ممنوع نمیشد و بسیاری از استادان موسیقی اصیل خانهنشین نمیشدند و صدای زن ممنوع نمیشد، این افراد نمیتوانستند به این درجه از شهرت و محبوبیت برسند. از طرفی همین افراد، گاهی در نقش اپوزیسیون ظاهر میشوند اما در پشت پرده روابط حسنهای با مسئولان دارند و زینتالمجالس دولتیها هستند و امتیازات خاصی را نیز دریافت میکنند. متاسفانه من نیز بعد از این که از این رفتارها آگاهی پیدا کردهام، دیگر علاقهای به شنیدن صدای ساز یا آواز این استادان ندارم. این نامهربانیها و دوگانگی رفتارِ موسیقیدانان شهیر کنونی، خشم ایشان را برانگیخته و در این مصاحبه خشک و تر را سوزانده است. من، بسیاری از مواردی را که ایشان مطرح کردهاند، قبول ندارم ولی نمیتوانم منکر ظلمی که بر امثال این استادان روا شده، بشوم. ایشان حداقل در وطن ماند و مهاجرت نکرد. روا نبود ایشان و استاد ایرج خانهنشین شوند زیرا مرگ هنرمند روزی است که دیگر نتواند فعالیتش را ادامه دهد.
هر چند برای دلجویی و فعالیت مجدد امثال گلپا، نادر گلچین، عبدالوهاب شهیدی و ایرج دیگر دیر شده است. بنابر این خشم و تندی کلام ایشان را به حساب خصومت شخصیاش با دیگران نگذاریم. شاید این خشم، معلول رفتارهایی است که با او شده و میداند که آزادگی در منش و رفتار واقعی بسیاری از استادان معروف کنونی وجود ندارد ولی به ظاهر چنین نشان میدهند و متاسفانه در جایگاه اسطورهای و قدسی نیز نشستهاند.»
حاشیهای بر سخنان استاد اکبر گلپایگانی
سیدابوالحسن مختاباد: سخنان استاد اکبر گلپایگانی و گلههایش از استاد شجریان بازتاب بسیاری داشت و محل بحث و نزاع مخالفان و موافقان قرار گرفته است. لب کلام ایشان این است در دورهای که جریان حفظ و اشاعه و چاووش، سردمدار موسیقی در کشور بود و حتی نهادهای دولتی به نوعی در سیطره آنها قرار داشتند و گفتمان آنها گفتمان مسلط بود، جفاهایی بر او و گروهی از اهل موسیقی رفت. در این میانه چهرههایی مانند استادان شجریان، هوشنگ ابتهاج، لطفی و علیزاده، یا سکوت کردند یا به تأیید این رفتار پرداختند و با عنوانهایی همچون موسیقی درباری و کابارهای و …آنها را از ادامه فعالیت باز داشتند یا اینکه حرکتی در دفاع از همکاران سابق خود صورت ندادند. نتیجه سخنان استاد گلپا این است که این گروه از اهل موسیقی خود انحصارگر بودند.
این سخنان البته از جهاتی در درازمدت به نفع موسیقی است و سبب میشود تا از فرد هنرمند و نه خود هنر، قدسیتزدایی شود و بازار مرید و مراد بازی و شمع و قبله جمعبودن برچیده شود. تبعات دنیای مدرن یکیاش همین است که به قول مارکس «هرآنچه را که سخت و استوار است دود میکند و به هوا میفرستد»؛ ازجمله این سختی و استواری، داشتن نگاه اخلاقی به هنرمند است. یعنی هنرمندی که در بعد زیباییشناسی، اثرش، روحها را به نوازش و خلجان وامیدارد، میتواند لزوما فرد منصفی نباشد، حقوق دیگران را نادیده بگیرد، دچار عجب و غرور و خودپسندی شود، آدم دهانبین و دمدمیمزاجی باشد و ثبات رأی نداشته باشد، به دنبال منافع شخصی باشد و در کار صنفی و جمعی نظر و منافع خود را بر دیگران ترجیح دهد. تمامی این خصایل انسانیاند و همه ما به آن دچاریم و باید موقعیت و فرصتش فراهم شود تا مورد محک و سنجش قرار گیریم. هنرمندان به دلیل آنکه زیر ذرهبین افکار عمومی قرار دارند، کوچکترین خطای اخلاقی آنها نادیده گرفته نمیشود.
این البته در هنر شرقی بروز و ظهور دارد که هنر فرد، هنگامی متعالی میشود که فرد از منظر اخلاقی نیز دارای توازن باشد، اما تاریخ نشان داده که اینگونه نیست. نمونهاش در همین ایران معاصر خودمان میتوان به رکنالدینخان مختاری اشاره کرد که موزیسین قهاری بود و آثارش هنوز بازنوازی و اجرا و حتی در هنرستان موسیقی درس داده میشود. او همان سرپاس مختاری است که در دوره رضاشاه رئیسپلیس پایتخت بود و جانهای بسیاری را ستاند و اتفاقا بسیار به گل و گیاه هم علاقهمند بود و البته از سوی دیگر اهل رشوهگرفتن نبود. اما خشونت او سبب شد تا بزرگی همانند روحالله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی از وجه شخصیتی او بهنیکی یاد نکند. اما با این همه کمتر کسی است که از ساختههای رکنالدینخان مختاری لذت نبرد.
در چنین فضایی بر مخاطب موسیقی است که بیاعتنا به اینگونه مجادلات از هنر افراد هنرمند لذت ببرد و اخلاق و چپ و راستشدن آنها در سیاست را با لذت هنری درنیامیزد. شخص نگارنده که چنین توفیقی را نصیب برده است که ساز و نواپردازی و آوازخوانی یک استاد موسیقی را از کارکردهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اخلاقیاش جدا میبیند. بههمیندلیل با توجه به اینکه شاید در برخی دیدگاهها با استاد گلپایگانی سر موافقت داشته باشم، اما از تکتک آوازهای استاد شجریان لذتی بیحد و حصر میبرم. در هفته گذشته اتفاقا سه آواز بسیار زیبا از سه بزرگ موسیقی شنیدم (گلپا، ایرج و شجریان) که هر کدام طعم و رنگی متفاوت دارند و لذت هنری وافر به آدمی میبخشند. به مخاطبان هم توصیه میکنم اگر دنبال هنرمند پاکنهاد میگردید، در زمین دنبالش نباشید. اما هنر پاکیزه که روح را جلا میبخشد را تا بخواهید میتوانید بشنوید و نظاره کنید.
استاد گلپا قول دادند که در آستانه ۸۵ سالگی خود آهنگ راز و نیاز را به علاقه مندان ارائه دهند. با آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد گلپایگانی و همه هنرمندان ایران عزیز.
شنیدن آهنک راز و نیاز:
خواننده:گلپا
تنظیم و آهنگ مسعود تدینی
ترانه سرا:محسن جعفری
تاریخ انتشار:۱۰ بهمن ۱۳۹۶
متن آهنگ راز و نیاز استاد اکبر گلپایگانی:
نه بر لبم ترانه ای ، نه در دلم بهانه ای , که سر دهم سرود و آواز
نه لیلی زمانه ای , نه قصه و فسانه ای, چه شد نوای شور شهناز
نه تک درخت عاشقی, آوازه خوان خسته ای, که خواند از هوای دیدار
قسم به آه سینه سوز, قسم به شب قسم به روز, دلخسته ام چون زخمه تار
در گوشه تنهاییم, با یک جهان آزادییم, دلخوش به عشق مردمم
میخوانم از لبخندشان, از شادی و از دردشان, تا هر زمانی زنده ام
خدایا تو دادی, به اوج صدایم, طنین و نوا
تو گفتی بخوانم, ز عشق و محبت, ز مهر و وفا
خدایا خدایا, به سر دارم امشب, هوای تو را
به لطف نگاهی, رها کن دلم را, ز چون و چرا
قسم بر وجودت, که راز و نیازم, تو بودی تو
در اوج و فرودم, همه سوز و سازم, تو بودی تو
نه بر لبم ترانه ای ، نه در دلم بهانه ای , که سر دهم سرود و آواز
نه لیلی زمانه ای , نه قصه و فسانه ای, چه شد نوای شور شهناز
نه تک درخت عاشقی, آوازه خوان خسته ای, که خواند از هوای دیدار
قسم به آه سینه سوز, قسم به شب قسم به روز, دلخسته ام چون زخمه تار
در گوشه تنهاییم, با یک جهان آزادییم, دلخوش به عشق مردمم
میخوانم از لبخندشان, از شادی و از دردشان, تا هر زمانی زنده ام
خدایا تو دادی, به اوج صدایم, طنین و نوا
تو گفتی بخوانم, ز عشق و محبت, ز مهر و وفا
خدایا خدایا, به سر دارم امشب, هوای تو را
به لطف نگاهی, رها کن دلم را, ز چون و چرا
قسم بر وجودت, که راز و نیازم, تو بودی تو
در اوج و فرودم, همه سوز و سازم, تو بودی تو
در مورد استاد گلپا بیشتر بخوانید:
پیام استاد اکبر گلپایگانی در پی زلزله اخیر کرمانشاه
نادر گلچین درگذشت، پیام تسلیت استاد اکبر گلپایگانی
آهنگ جدید استاد اکبر گلپایگانی به نام «راز و نیاز» به همراه افتخارات استاد
گالری عکس های استاد اکبر گلپایگانی به همراه مفاخر بزرگ موسیقی سنتی ایران را ببینید و لذت ببرید:
تهیه و تدوین: بخش فرهنگ و هنر وبسایت وردنگار